داستان درباره ی گروهی از دوستان است که برای انجام یک بازی مفرح که شامل مجموعه ای از چالش های جسمی و روانی مضحک است، دوباره دور هم جمع می شوند و ....

پس از ناپدید شدن پادشاه محبوب، همسر بی رحم پادشاه کنترل را به دست می گیرد و دختر خوانده ی زیبای 18 ساله اش را که اسم آن سفید برفی هست را در کاخ مخفی می کند. زمانی که شاهزاده خانم زیبا ( سفید برفی ) نظر شاهزاده را جذب می کند ملکه حسادت می کند و او را از کاخ بیرون می کند که در جنگل سفید برفی با هفت کوتوله آشنا می شود با کمک دوستان جدید خود برای پس گرفتن تمامی حقوق خود اقدام می کند...

«آقای بادوینگ» (رابینز) را برای مأموریتی تجاری فرامی خوانند. «والتر» دوازده ساله (هاچرسن) و برادر کوچک ترش «دنی» (بوبو)، در غیاب پدر به نوعی بازی فکری می پردازند که «دنی» در زیرزمین پیدا کرده است. اما بچه ها خیلی زود در می یابند که بازی «زادورا» قابلیت های نامتعارفی دارد و ناگهان «خانه ی بادوینگ ها» به فضا پرتاب می شود و …

یک خرگوش آب زیرکاه با گروهی از روباه های حیله گر دست به یکی می کند تا تخم مرغ های عید پاک را بدزدد. مکس، امی و دوستانشان خرگوش های جوانی هستند که می خواهند جلوی خراب شدن این جشن را بگیرند. آیا آن ها موفق می شوند؟